سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، زنده کننده جان و روشنی بخش خرد و کشنده نادانی است . [امام علی علیه السلام]
 
یادداشت ثابت - پنج شنبه 90 اسفند 19 , ساعت 12:27 صبح

به من گفت: طاهر! می­خواهم خانمم را بیاورم تهران و یک خرید بکنم چه می­گویی؟!

گفتم: مرد حسابی، این که چیزی نیست خانمت را بیاور خانه ما. خانم شما مثل خواهر من است و خانم من هم خواهر شماوهر چند که دوستان می­آمدند منزل ما، بنده خدا خانم برای همه دوستانم احترام و ارزش قائل بود و مثل یک خواهر از آنان پذیرایی می­کردند، و طلبه­ها هم با چشم

 

پاک و با حُجب و حیا وارد منزل ما می­شدند و شام یا ناهار می­خوردند و رحمت و زحمت می­نمودند.

بعد از مدتی او دست خانمش را گرفت و آورد به منزل ما در مشیریه، فکر کنم یکی دو شب ماندند و خرید کردند و سپس رفتند. از آن به بعد دوستی­مان با عبدالحسین روز به روز بیشتر و بیشتر می­شد تا اینکه من به قم منتقل شدم و عبدالحسین هم به قم آمد.

در آنجا به مدرسه امام سجاد علیه­السلام که روبروی کوچه حضرت علامه حسن زاده آملی بود و ما چند بار هم خدمت ایشان می­رسیدیم، ثبت نام کردیم و این طوری بود که من و حاج مجید ماشین­چیان و مرحوم عبدالحسین در یک کلاس و در پایه هفتم درس را شروع کردیم.

یادش بخیر چه روزهایی بود. اما ای کاش اصلاً رفیق نمی­شدیم که بعدها به ما تهمت­های دیگری نمی­زدند، ای کاش... عبدالحسین عروسی کرد. قرار بر این شد که اثاث منزل را به قم بیاورد. دنبال خونه گشت. یک خونه­ای را پیدا کرد در طبقه دوّم در نیروگاه 20 متری زاد کوچه 16.

یادم می­آید آن شب اثاث را با خاور به قم منتقل کردند. اثاث را جابجا کردیم. شام منزل­مان الویه بود که خانمم مقدمات آن را درست کرد البته حاج مجید ماشین­چیان هم زحمت درست کردن آن را کشید. حاج مجید اومد دست­هایش را شست و با دست مشغول به هم زدن الویه بود که یک نفر از خانم­ها تا این صحنه را دید، آن شب به هیچ عنوان الویه نخورد و نخورد و نخورد.

(خاطرات ادامه دارد....)

 


یادداشت ثابت - پنج شنبه 90 اسفند 19 , ساعت 12:17 صبح

بعد از چند لحظه یک پیکان گرفتیم. خوشحال شدیم که حالا ما یازده نفر سوار ماشین شده، به منزل برویم؛ امّا چشم شما بد نبیند، خودِ راننده چاق بود و به اندازه دو نفر وزن داشت. هر طوری بود ما یازده نفر به زور سوار ماشین و روی پای هم نشستیم و به منزل­مان که در مشیریه (بالاتر از سه راه افسریه بود) رسیدیم.

آن شب، شب خاطره، شب تا صبح بیدار ماندن و درد و دل با بچه­ها و بازی کردن فوتبال در منزل بود. یادش بخیر. البته غیر این ایام منزلی هم در جوار ابوذر تهران خ پیروزی داشتم که در آنجا مستأجر بودم. عید غدیر که هنوز، تا امسال هم پابرجا است ، دارم. که در آن سال چهارم حوزه مجلس باشکوهی گرفتم که دوستانم از جمله، حاج مجید ماشین­چیان، مرحوم عبدالحسین، سید جواد حسینی و ... حضور داشتند.

عبدالحسین در آن روز هم آمده بود، نماز جماعت خواندیم، ولی زیاد با هم صمیمی به آن صورت نبودیم؛ گرچه سال بعد سال پنجم حوزه مثل یک برادر شده بودیم.

در بعضی وقت­ها به اتاق و حجره درسی او می­رفتم، در مدرسه امام رضا علیه­السلام یک دوره مکالمه کلاس عربی گذاشته بودند که خود مرحوم، من و ... شرکت می­کردیم. من مال آن مدرسه نبودم امّا چون دوستان من در مدرسه امام رضا علیه­السلام بودند، مدیر مدرسه آقای قاسمی اجازه می­دادند که از تمامی امکانات مدرسه استفاده کنم و من هم نهایت استفاده و بهره را می­بردم.

عبدالحسین در آن روز هم آمده بود، نماز جماعت خواندیم، ولی زیاد با هم صمیمی به آن صورت نبودیم؛ گرچه سال بعد سال پنجم حوزه مثل یک برادر شده بودیم.

در بعضی وقت­ها به اتاق و حجره درسی او می­رفتم، در مدرسه امام رضا علیه­السلام یک دوره مکالمه کلاس عربی گذاشته بودند که خود مرحوم، من و ... شرکت می­کردیم. من مال آن مدرسه نبودم امّا چون دوستان من در مدرسه امام رضا علیه­السلام بودند، مدیر مدرسه آقای قاسمی اجازه می­دادند که از تمامی امکانات مدرسه استفاده کنم و من هم نهایت استفاده و بهره را می­بردم.

سال پنجم حوزه یا ششم حوزه بود که عبدالحسین گفت دارم ازدواج می­کنم و ما خوشحال از اینکه یک طلبه به جمع ما اضافه می­شد. او ازدواج کرد. با دختر خانمی از همشهری خود، که بسیار دوستش می­داشت و این ارتباط دوطرفه بود. لیلی و مجنون هم بودند. به عبدالحسین گفتم می خواهی چکار کنی حالا که عقد بستی، نامزد شدی تهران می­مانی یا نه؟ گفت: می­خواهم بروم قم.

 


یادداشت ثابت - شنبه 89 مرداد 17 , ساعت 8:8 عصر

           به نام خدای بخشنده و مهربان رمضان

 ماه رمضان ماه خداوند، ماه نزول قرآن و از شریف‌ترین ماه‌های سال است. در این ماه درهای آسمان و بهشت گشوده و درهای جهنم بسته می‌شود، و عبادت در یکی از شب‌های آن ( شب قدر ) بهتر از عبادت هزار ماه است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خطبه شعبانیه خود درباره فضیلت و عظمت ماه رمضان فرموده است: «ای بندگان خدا! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما روی آورده است؛ ماهی که نزد خداوند بهترین ماه‌ها است؛ روزهایش بهترین روزها، شب‌هایش بهترین شب‌ها و ساعاتش بهترین ساعات است.
بر مهمانی خداوند فرا خوانده شدید و از جمله اهل کرامت قرار گرفتید. در این ماه، نفس‌های شما تسبیح، خواب شما عبادت، عمل‌هایتان مقبول و دعاهایتان مستجاب است.
پس با نیت‌ای درست و دلی پاکیزه،‌ پروردگارتان را بخوانید تا شما را برای روزه داشتن و تلاوت قرآن توفیق دهد. بدبخت کسی است که از آمرزش خدا در این ماه عظیم محروم گردد. با گرسنگی و تشنگی در این ماه، به یاد گرسنگی و تشنگی قیامت باشید.»

آن گاه پیامبر اکرم وظیفه روزه‌داران را برشمرد و از صدقه بر فقیران، احترام به سالخوردگان، ترحم به کودکان، صله ارحام، حفظ زبان و چشم و گوش از حرام، مهربانی به یتیمان و نیز عبادت و سجده های طولانی، نماز، توبه، صلوات، تلاوت قرآن و فضیلت اطعام در این ماه سخن گفت. 
التماس دعا از تمامی روزه داران محترم 


یادداشت ثابت - شنبه 85 آذر 19 , ساعت 12:16 عصر

با سلام

مجموعه آثارم به این قرار می باشد:

                                                                                                                 بزرگسال:

2و1- محبین امام حسین علیه السلام -در 2 جلد.--در شرح تکیه پهنه کلا ساری.

3 - إعجاز ولا یت -درشرح تکیه پهنه کلا ساری .

4 -  قبله ی هفتم؛ پرسش های شما و پاسخ های امام رضا علیه السلام .(به صورت سوال و جواب که سخن امام را مطابق و تطبیق با : مکاتب سیاسی ، جامعه شناسی، روان شناسی، پزشکی، پاسخ به شبهات، اعراب و ترجمه سخن و اشعار امام و... و

مورد تأیید و تصدیق استادان دانشگاه پزشکی ، علوم حدیث و استادان حوزوی و... ) .اثر برگزیده کتاب سال رضوی در تاریخ 3/8/1388 در بخش دین.

5- پرسش های شما و پاسخ های امام حسین علیه السلام مثل نمونه بالا.

6. پرسش های شما و پاسخ های امام زمان علیه السلام مانند نمونه بالا.

7. زندگانی حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام و  حمزة بن موسی بن جعفر و طاهرعلیهم السلام؛ در مورد شخصیت ،شرح حال ، مقام علمی و معنوی و...  با نام یاقوت ری .

8. 72 پرسمان مهدویت در کلام امام حسین و امام رضا و امام زمان علیهم السلام.

9. امام زمان علیه السلام در کتاب نجم الثاقب  در قالب گفتگو با علامه محدث نوری طبرسی مازندرانی.  

مجموعه کودکان:

 

الف : مجموعه کودکان کربلا:

1-عموی خوبم -حضرت قاسم بن الحسن.

2-رزمنده شش ماهه -حضرت علی اصغر .

3- مانند عباس - حضرت عبدالله بن الحسن .

4 - کودکان غریب -محمد و ابراهیم ، ازفرزندان مسلم بن عقیل .

5 - یادگار کربلا -امام محمد باقر علیه السلام .

6 - قلب شیشه ای - حضرت رقیّه علیها السلام.

7 - پرستوهای مها جر -محمد و عبدالله ، از فرزندان مسلم بن عقیل .

8- کبوتران سفید - عون و محمد - فرزندان حضرت زینب علیهاالسلام-

9- پهلوان کوچک - عمرو بن جناده .

10- یادگار اسارت - حضرت سکینه علیها السلام. 

11- ستاره ی مسلم بن عقیل. حضرت حمیده.

12. شهیدان گمنام کربلا.

قیمت هر کدام از مجموعه کربلا با قطع خشتی 12 صفحه ای 6000 ریال می با شد.

ب: کودکان متفرقه:

1- مهمان ری - حضرت عبد العظیم الحسنی علیه السلام.

قیمت 6000 ریال.

2- ایوب نبی. قیمت 6000 ریال.

3- براق؛ ترجمه عبدالتواب یوسف بحرینی که توسط نشر براق قم در دست چاپ می باشد.

                                                                                                       ج: مجموعه سرزمین های بهشتی

1- حسنی می ره پهنه کلا، به تکیه ی امام حسیبن علیه السلام. قیمت: 6000 ریال.

2. امامزاده عباس علیه السلام ؛ نگین شر ساری.

3. ملامجدالدین؛سفیر مهربان امام صادق علیه السلام.

4 . امامزاده یحیی علیه السلام ؛ستاره درخشان ساری.

علا قمندان می توانند برای خرید با شماره 09127501781 و یا با شماره 09123060282 فروشگاه صوت العظیم در شهر ری تماس حاصل فرموده و همچنین در اکثر کتاب فروشی های معتبر در سراسر کشور تهیه نمایند.

جزوات:

1.غدیر ثانی.

2.غدیر و علی علیه السلام.


دوشنبه 101 آذر 14 , ساعت 9:39 عصر

سلام دوستان! 

بنابر دعوت منافقان، داعش صفت تان وطنی در روزهای 14، 15 و 16 آذر ماه به اغتشاش و تعطیلی کسب و کار و ...!!!، ما هم آیات 14، 15 و 16 سوره حشر رو خدمتتان تقدیم می داریم:

آیه 14:

لَا یُقَاتِلُونَکُمْ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ ? بَأْسُهُمْ بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ ? تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى? ? ذَ?لِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْقِلُونَ

(یهودان از ترس) بر جنگ با شما جمع نمی‌شوند؛ مگر در قریه‌های محکم حصار یا از پس دیوار (دشمنی مکر و حیله و جاسوسی)، کارزار بین خودشان سخت است، شما آنها را جمع و متّفق می‌پندارید؛ در صورتی که دلهاشان سخت متفرق است، زیرا آن قوم دارای فهم و عقل نیستند.

آیه  15:

کَمَثَلِ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَرِیبًا ? ذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ:

مَثَلِ حال اینان هم مانند همان قوم کافر پیشین است، (یعنی یهود قینقاع یا کفّار بدر) که (در دنیا) بدین زودی کیفر کردارشان را چشیدند و (در قیامت) هم عذاب دردناک بر آنها مهیّاست.

آیه 16:

کَمَثَلِ الشَّیْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اکْفُرْ فَلَمَّا کَفَرَ قَالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکَ إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ:

(این منافقان) در مَثَل مانند شیطانند که انسان را گفت: به خدا کافر شو، پس از آنکه آدمی کافر شد بدو گوید: از تو بیزارم، که من از (عقاب) پروردگار عالمیان سخت می‌ترسم.


جمعه 101 آذر 11 , ساعت 8:42 عصر

قدرت تلقین

 

روزی یک زندانی از زندان فرار می‌کند. به ایستگاه راه‌آهن می‌رود و سوار یک واگن باری می‌شود. درِ واگن به‌صورت خودکار بسته می‌شود و قطار راه می‌افتد. زندانی وقتی متوجه می‌شود که سوار فریزر قطار شده، روی تکه کاغذی می‌نویسد: 


« این مجازات رفتارهای بد من است که باید منجمد شوم.» هنگامی که قطار به ایستگاه می‌رسد، مأمورین با جسد او روبه‌رو می‌شوند؛ در حالی که فریزر قطار خاموش بوده است.


نتیجه این است: منتظر هرچه باشید، همان برایتان پیش می‌‌آید.اگر منتظر شادی باشید، شادی پیش می‌‌آید و اگر منتظر غم باشید، غم پیش می‌‌آید.


هرگز پول را برای بیماری و مشکلات پس‌انداز نکنید، چون رخ می‌‌دهد. پول را برای عروسی، خرید خانه، اتومبیل، مسافرت و اتفاقات خوب پس‌انداز کنید.


شنبه 101 آذر 5 , ساعت 3:59 عصر

به نام گِره دهنده قلب ها

 

زندگى مثل یک کامواست. از دستت که در برود، مى شود کلاف، سر در گم، گِره مى خورد، می پیچد به هم، گره گره مى شود.

 بعد باید صبورى کنى، گره را به وقتش با حوصله وا کنى. زیاد که کلنجار بروى، گره بزرگتر مى شود، کورتر مى شود. یک جایى دیگر کارى نمى شود کرد، باید سر و ته کلاف را برید، یک گره ى ظریف و کوچک زد، بعد آن گره را توى بافتنى جورى قایم کرد، محو کرد، جورى که معلوم نشود.یادمان باشد گره هاى توى کلاف همان دلخورى هاى کوچک و بزرگ اند؛همان کینه هاى چند ساله باید یک جایى تمامش کرد، سر و تهش را برید.

 زندگى به بندى بند استْ به نام حُرمت، که اگر پاره شود، تمام است.


 @noktehaiedelneshin


جمعه 101 آبان 27 , ساعت 8:7 عصر


                                                                                      ?? یکی که فراموش شد!

?? ترسم از این است که روزی فرزندان یا نوادگان بر سر مزارم بکوبند و بگویند: این همه عمر نمودی؛ اما عُرضه آوردن امامت را نداشتی!

?? خدایا! در فرج مولایمان تعجیل بفرما و این فتنه ها را همانند فتنه های قبل خنثی و نابود و شرّ این فتنه ها را به خودشان برگردان و ما را در این امتحان و آزمایش سربلند بفرما.
 به نیت فرج یک صلوات هدیه کنید.

                             ?? اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم

                                           @noktehaiedelneshin


سه شنبه 90 اسفند 16 , ساعت 3:8 عصر

                                   به نام خدا

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، طاهر خوش، کار نگارش داستان‌هایی از زندگی امیرالمومنین علی(ع)، حضرت زهرا(س)، امام حسین(ع)، حضرت زینب(س)،‌ حضرت عباس(ع)، امام رضا(ع) و امام زمان (عج) را به پایان رسانده است.

او درباره‌ این آثار توضیح داد: این کتاب‌ها داستان زندگی

ادامه مطلب...

دوشنبه 90 اسفند 15 , ساعت 4:5 عصر

                          به نام خدای هنر آفرین

8 اسفند 1390 ساعت 23:52

نگارش 30 داستان کودکانه با موضوع «ادب»

طاهر خوش، نگارش مجموعه‌ داستان‌های با موضوع ادب را به پایان رساند و این داستان‌ها را برای انتشار نشر «زبرجد»قم  سپرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، طاهر خوش برای این مجموعه 30 داستان کودک با موضوع ادب نوشته است.

نویسنده مجموعه «کودکان کربلا» درباره کتاب تازه‌اش توضیح داد: با توجه به تاثیر مخرب رسانه‌های جدید هم چون اینترنت و ماهواره بر کودکان و نوجوانان، بسیاری از کودکان اهمیت رعایت ادب نسبت به

ادامه مطلب...

<      1   2   3   4   5      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ