سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند از روزه دار شب زنده دار مجاهد در راه خدا، پاداش بزرگتری دارد . [امام علی علیه السلام]
 
جمعه 88 مرداد 2 , ساعت 12:21 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم 

خوردن شراب..؟!

اصل واژه ی شراب عربی است و برهر نوع آشامیدنی اطلاق می گردد. فرهنگ فارسی معین ، ج 2، ص 2034) لیکن در زبان فارسی تنها نوشیدنی های الکلی به این اسم نامیده می شود. چنان که واژه ی «باده» و «می» نیز به همین معناست ، اما در زبان عربی این گونه نوشیدنی ها را«خمر» می گویند.

خمر به معنا پوشاندن است و به آنچه که با آن چیزی را می پوشانند، خمار می گویند . خداوند متعال در قرآن کریم در سوره ی نور آیه ی 31، بدان مطلب اشاره فرموده است:باید خرمها « روسری ها» را برگردن خویش افکندند تا گردنشان پیدا نباشد). به شراب نیز از آن جهت خمر گفته می شود که عقل را می پوشاند و آن را زایل می کند. از این رو هر نوع مایع مسکر یعنی مست کننده را خمر می نامند.

عرب ها در گذشته شراب را از انگور جو و خرما می ساختند، ولی کم کم اقسام دیگری بر آن افزوده شد.امروز انواع گوناگونی از نوشابه های مسکر ساخته می شود که از لحاظ تأثیر در ایجاد مستی و شدت و ضعف آن متفاوت است . ( المیزان ، ج2 ، ص191) .

مشروبات الکلی مقداری الکل دارند ، که آثار تخدیر ی این گونه نوشیدنی ها ناشی از این ماده است . میزان این تخدیر و مستی ، به مقدار الکل در این گونه شراب ها بستگی دارد . الکل یا اتا نول مایع قابل اشتغال ، بی رنگ و باطعمی سوزان است . این ماده ، سمّی است و هر چه مقدار این سم در مشروبات زیادتر باشد ضرر آن نیز بیشتر است .

از میان مشروبات الکلی ، عرق ، ودکا ، ویسکی، و شراب های تقطیر شده ی میوه ها بیشترین مقدار الکل را دارند . مصرف مقدار معینی از این مشروبات موجب سستی می گردد که نمو دهای آن در سه شکل قابل مشاهده است :

1-مستی همراه با هیجانات حرکتی که شخص به مست بودن خود توجه دارد ، لیکن همان مقدار مستی سبب می شود که حرکات غیر معمول و گاه سر وصدای فراوانی از خود بروز دهد .

2- مستی همراه با بد بینی و گاه جنون ، که شخص از خود بی خود می شود و به اقدامات جنون آمیز و گاه خود کشی دست می زند .

ادامه مطلب...

جمعه 88 مرداد 2 , ساعت 12:8 صبح

تقدیم به مهربون‌ترین معلم دنیا

این شعر توسط یکی از شاگردان برادر عزیزم(جناب آقای شهرام خوش)، به نام سجاد کاظمی در سال 1380 هدیه به ایشان نموده‌اند و من با درخواست نمودن این اشعار از برادر عزیزم به تمامی دوستان این قشر عزیز(معلّمان مهربون) هدیه می‌نمایم.

1-‌سجاد کاظمی در دبستان چه سرخوش است نام دبیر ورزش او آقای خوش است

2-دوست‌داشتنی و سرمست و شادان است شهرام با سجاد مهربان است

3-‌دل دل شهرام راز سربسته نیست     با بازی با سجاد هرگز خسته نیست

4-‌هرگز سجا را غمگین نمی‌کند        نمره او به سجاد هست بیست

5-‌گل لادن گل پونه                 شهرام خان اینو می‌دونه

6-‌اگه سجاد کرد شیطونی            نمی‌گه دلم از سجاد خونه

7-‌نامت زیباست خودت زیبایی        غمگینم اگر روزی به کلاس نیایی

8-‌الهی هرچه دشمن داری بمیره         خدا خستگی رو ازت بگیره

9-شهرام جون تو چه مرد خوش‌زبونی       عزیز دلمی چه مهربونی

10-‌همیشه از تو صحبت می‌کنم من      اینو بدون هستی در دل من

11-‌الهی رب حافظ تو باشه           در دلت هرگز جای غم نباشه

12-خنده برروی لبهایت بمونه        دست شهرام بر سر سجاد باشه

13-‌ تو ای شهرام جونم، ای شاه مردان    هرکی تو رو نبینه، مرگ بر آنان

14-‌محبت تو بهترین هدیه است برای من      چقدر مهرت نشسته بر دل من

15-‌ خدا وجدم حافظ تو باشه        هرجا هستی رب نگهدار تو باشه

16-گل هستی، شاخ نبات             شهرام جون من می‌شم فدات

17-‌ من می‌شم خاک زیر پات          اگه غمگین باشی می‌میرم برات

18-‌اینو بدون هرجا باشم تورودارم          به خدا شهرام جون خیلی دوستت دارم

تو ای دبیر قهرمان من، ای مرد بزرگ، ای که دلی پر از صفا و صمیمیت داری تو مهربان‌تر از هر مهربانی، قلب کوچک سجاد کاظمی همیشه به یاد تومی تپد. ای عزیز! و ای  امید و ای مرد خستگی‌ناپذیرهمیشه  در سینه‌ام ماندگاری.

شهرام خان، دبیر عزیزم، صدای تو برای من زیباترین آهنگ عشق است دوستت دارم و بعد از خدای بزرگ اسم قشنگت همیشه بر دلم می‌ماند.

                                                                                سجاد کاظمی

                                                                                    کلاس دوم

 


یکشنبه 88 تیر 21 , ساعت 11:27 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

در ایام دهه ی آخر ماه صفر به شهرستان درمیان « اسد آباد » واقع در استان خراسان جنوبی از طرف نیروی انتظامی برای امر تبلیغ رفته بودم .

در بعضی از شب ها نیز برای چند روستا منبر می رفتم که روستای سراب یکی از آن ها بود. در آن جا یکی از اهالی محل به نام آقای رضایی که حدود 70-80 سالش بود برای بعضی ها شعر هم می گفت. لذا من چون در آن منطقه 9 روز بودم از ایشان در خواست نمودم شعری هم برای من بگوید که لطف نمودند برایم شعری سرودند، هر چند به ضررم تمام می شد ولی انسان باید انتقاد پذیر نیز باشد. خدا می داند که من هیچ کاره بودم و فقط همان 9 روز را باید در پاسگاه و آن محل میبودم، چون که بیشتر خود سازمان قبول نمی کرد، به خاطر این که من حدود 2- 3 روز تو راه و شهرستان بیرجند بودم و بعداً به شهرستان درمیان و از آن جا به روستای سراب که فکر می کنم حدود 2 ساعت راه بود، می رفتم.

حالا شما قضاوت کنید که اگر من با مسئولیت خودم بیشتر در آن جا می ماندم چی می شد؟! اگه خدایی نکرده برام اتفاقی می افتاد چه کسی مسئولیت آن را بر عهده می گرفت؟!

اما این شعر:

شیخی که به نام طاهر آمد به سراب     تعیّن سفر بُود 9 روز تمام

یک روز دگر اضافه تر گر میشد         تبدیل شود نماز ناقص به تمام

بسیار ضرر در این سفر خواهد کرد    از ناحیه ی نماز ناقص این نام

عرفا گویند شیعه شهامت دارد       حیف است برای شیعه این گونه مرام

در راه سفر نماز باشد سفری       نه این که به یک محل 9 روز تمام

من شیعه ی مرتضی علی گر باشم    هرگز نبرم چنین سفر را به تمام

من شیعه ی با شهامت مولایم        فامیل رضاییم به این گونه مرام

حالا از خداوند توفیق بندگی برای همه ی شما و خودم و نسلم را خواستارم.

                                   والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته


جمعه 88 تیر 19 , ساعت 4:43 عصر

معمولاً عسل به رنگ های قرمز، زرد، زرد بی رنگ کهربایی، قهویی روشن و تیره، سبز بی رنگ و به صورت شفاف و بی رنگ در بازار دیده می شوند.

در عسل ویتامین ها، مواد معدنی، قند، اسید مانند: اسید فرمیک، مالیک، سیتریک، بوتریک، استیک و هم چنین خاصیت ضد میکروبی وجود دارد.

مهمترین بخش عسل که خواص دارویی و گیاهی داردف عبارتند از:

1.       شادابی کودکان.

2.        تقویت کار قلب.

3.       تقویت عمومی بدن.

4.       درمان واریس و دُمل ها.

5.       درمان سنگ کلیه.

6.       تقویت قوه جنسی.

7.       بر طرف کردن درد مثانه.

8.       درمان نقرس.

9.       درمان آرتروز و سینوزیت.

10.   درمان سوختگی.

11ادامه مطلب...

جمعه 88 تیر 19 , ساعت 4:41 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

آیا در مورد عسل و فواید این غذای بهشتی و اثرات مثبت آن فکر کردید و یا اطلاعی از آن دارید؟

آیا در قرآن مجید و یا روایات از آن نامی برده شده است؟!

در این بحث ما به چند آیه از آیات إللهی و چند روایت از معصوم علیهم السلام اشاره می نماییم.

آیه اول:

خداوند متعال در سوره محمد صلی الله علیه و آله آیه 15 می فرماید:

« مَثَلُ الجَنَّةِ الّتِی وُعِدَالمُتّقُونَ فِیها اَنهارٌ مِن مآءٍ غَیرِ آسِن ٍوَ اَنهارٌ مِن لَبَن ٍلَم یَتَغَیّر طَعمُهُ وَ اَنهارٌ مِن خَمرٍ لَذّةٍ لِلشّارِبِینَ وَ اَنهارٌ مِن عَسَلٍ مُصَفّیً وَ لَهُم فِیها مِن کُلِّ الثّمَرَات ِوَ مَغفِرَةٌ مِن رَبِّهِم ..... : مثل بهشتی که به پرهیزکاران وعده داده شده چنین است که در آن نهرهایی از آب صاف و خالص است که بدبو نشده و نهرهایی از شیر که طعم آن دگرگون نگشته، و نهرهایی ازشراب طهور که مایه ی لذت نوشندگان است و نهرهایی از عسل مصفا و برای آن ها در آن ازتمام انواع میوه ها وجود دارد و از همه بالاتر آمرزشی است از سوی پروردگارشان...».

در این آیه چند نهر از نهرهای بهشتی مطرح شده؛ چرا که لفظ انهار به معنی نهرها آمده یعنی چند نهر نه یک نهر.

اما سؤال این جاست که آیا این نهرها به همه ی افراد بهشتی تعلق دارد و یا به گروه خاصی؟

جواب این است که، در بهشت چشمه ای ویژه وجود دارد که تنها مقربان از آن می نوشند، که در سوره مطففین آیه 28 آمده است.

آیه دوم:

« وَ أوحیَ رَبَُّکَ إلی النََََّحلِ أنِ اتَّخِذِی مِن َالجِبالِ بُیُوتاً وَ مِن َالشَّجَرِ وَ مِمّا یَعرِشُونَ. ثُمَّ کُلِی مِن کُلِّ الثّمَرَاتِ فَاسلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخرُجُ مِن بُطُونِها شَرابٌ مُختَلِفٌ اَلوانُهُ فِیهِ شِفاءٌ لِلناسِ إنّ فِی ذلِکَ لِآیَةًلِقَومٍ یَتَفَکّرُونَ: پروردگار تو، به زنبور عسل الهام کرد که: از کوه، خانه بگیر و نیز از درخت و از آنچه بنا می کنند، سپس از همه ی میوه ها بخور و راه های پروردگارت را فرمان بردارانه بپوی. آن گاه آن شهدی که به رنگ های گوناگون است، بیرون می آید. در آن برای مردم، درمانی است. به درستی در این زندگی زنبوران برای مردمی که تفکر می کنند، نشانه ای از قدرت اللی است ». (نحل ،آیه 68 و69).

اما روایات:

پبامبر خدا صلی الله علیه و آله در چندین مورد می فرماید:

1.       عسل، درمان است.

2.       بر شما باد بر دو درمان : عسل و قرآن.

3.       خداوند برکت را در عسل قرار داده است. درمان دردها در آن است و هفتاد پبامبر، دوام سودمندیِ آن را از خداوند خواسته اند.

4.       به چیزی بر تر از یک شربت عسل، درمان جسته نشده است.

ادامه مطلب...

یکشنبه 88 تیر 7 , ساعت 5:54 صبح

اما چند روایات :

1.      پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :

ختنه برای مردان سنّت و برای زنان کرامت و شایستگی است. فرزندانتان را در هفتمین روز تولّدشان ختنه کنید، چرا که این کارف برای آن ها پاکیزه تر و برای رویش گوشت، شتابان تر است. زمین از ادرار ختنه نشده تا چهل روز آلوده می گردد.

2.       امام صادق علیه السلام:

سوراخ کردن گوش نوزاد و ختنه ی او در هفتمین روز ولادتش سنت است.

3.      امام حسن عسگری علیه السلام:

در هفتمین روز ختنه کنید.

سؤال: آیا ختنه فقط و فقط مخصوص مردان است؟

جواب: خیر. روایاتی داریم که می گوید زنان و یا دختران نیز ختنه می شوند، که به آن اشاره می نماییم:

پیامبر خدا فرمودند: ختنه برای زنان کرامت و شایستگی است.

امام صادق علیه اسلام : ختنه ی زنان گرامی داشت آن هاست ، ولی سنّت نیست، چه چیزی بهتر از گرامی داشت است؟

امام صادق علیه السلام :

هنگامی که زنان با پیامبر خدا به مدینه هجرت کردند، در بین آنان زنی بود به نام اُمّ حبیبه .او دختران را ختنه می کرد.

هنگامی که حضرتش او را دید، فرمود: ای امّ حبیبه! آیا امروز هم شغل سابق را داری؟

ادامه مطلب...

یکشنبه 88 تیر 7 , ساعت 5:51 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از دستورهای واجب اسلامی ، برای جلوگیری از برخی بیماریها ، ختنه کردن است فرزند پسر است. صاحب جواهر گفته است: وجوب ختنه ، از ضروریات دین و مذهب است و روایات فراوان، بلکه متواتر بر آن دلالت دارد.

حال سؤالی مطرح می شود که آیا ختنه فقط مختص به مسلمانان است یا در مذاهب دیگری نیز وجود داشته که ما به اختصار به یکی از این مذاهب اشاره نموده، چند سطری توضیح خواهیم داد:

یکی از صاحب نظران درباره ختنه و فواید آن چنین نگاشته است:بریدن دنباله ی آزاد پوست آلت«ختنه » نامیده می شود. این عمل از قدیم در میان برخی از اقوام متداول بوده است. « هردوت» مورخ یونانی می نویسد: مصریان قدیم به فواید آن پی برده، فرزندان خود را ختنه می کردند.برخی بر این باور دارند که حضرت ابراهیم علیه السلام نخستین کسی بود که این روش را معمول داشت. در دین یهود، عمل ختنه از مراسم دین شمرده شده می شود و نوزادان خود را روز هشتم ختنه می کنند؛ ولی روش آنان از بهداشت دور است و آدابی دارند که ممکن است اجرای آن موجب سرایت بیماری گردد. آنچه به عنوان ختنه در میان یهودیان و به دستخاخام انجام می گیرد به این صورت می باشد که معمولاً شخص ِ همراه خاخام ، دو زانوی نوزاد را محکم گرفته، سپس خاخام شخصاً ختنه را انجام می دهد و بلافاصله کمی آب دهان روی آلت بچه می ریزد و سپس خودِ آلت را به دهان فرو برده، شست و شو می دهد.چنان چه که روشن است ممکن است ضرر این گونه ختنه از زیان هایی که بر اثر ختنه نکردن به کودک می رسد، بیشتر باشد؛ زیرا دهان ، کانون اغلب میکروب هاست؛ به ویژه آن که اگر خاخام ، بیماری مزمن داشته باشد، کافی است که زخم کودک را چرگین و آلوده سازد و نیز ممکن است میکروب بیماری از آلت نوزاد به خاخام سریت نماید. به خاطر این نکات ، در سال 1848، یهودیان فرانسه این عادت را ترک کردند و از بهره های نیک آن برخوردار شدند.

ادامه مطلب...

شنبه 88 خرداد 30 , ساعت 12:28 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از مزایای اسلام تعیین تکالیف در ماه های قمری است تا دوران آن با فصول مختلفی مواجه گردد و در تحولات روزانه و ماه و فصل تربیت روحی که پیشوایان و رهبران دینی و مذهبی مان از جمله معصومین بزرگوار علیهم السلام سفارش فرمودند، تا این آدم به مرحله ی انسانیت رسیده و حد رشد و کمال خود را به دست بیاورد.

یکی از این آیات، آیه 188 سوره بقره است که می فرماید:

« یَسئَلُونَکَ عَنِ الاَهلِّه،قُل هِیَ مَواقِیتُ لِلنّاسِ... : {یا محمد} راجع به ماه های نو از تو جویا می شوند، بگو: اماه ها وقت هایی هستند برای مردم....».

کلمه ی الاهلّه: جمع هلال است.کلمه هلال در واقع یک جِرم می باشد ولی در این جا به مناسبت تعداد ماه ها جمع آمده است.

کلمه مواقیت: جمع کلمه ی میقات است و معنای میقات، یک زمان معلوم می باشد.

لازم به یاد آوری است که عرب برای هر سه شب از ماه نام مخصوصی گذاشته است ، که به این شرح است:

1.    غرر.

2.    نفل.

3.    تسع.

4.    عشر.

5.    بیض.

6.    درع.

7.    ظلم.

8.    خنادس.

9.    دادی.                       

10.          محاق

هم چنین عرب مهتاب را از شب اول تا شب هفتم، هلال و از شب هفتم تا شب چهاردهم، قمر و از چهاردهم و پانزدهم، بدر می گویند.

سؤال: فایده این که قمر در اوائل ماه به این صورت و در اواسط ماه به شکل کامل و در اواخر ماه به حالت اولیه ی خود باز می گردد، چیست؟

ادامه مطلب...

شنبه 88 خرداد 30 , ساعت 12:22 صبح

مرحوم محمد جواد نجفی در تفسیر آسان در ج1، ص419 چنین می فرماید:

یکی از مزایای قمر که خداوند علیم در قرآن کریم برای تشخیص اوقات عبادات تعیین فرموده این است که: اولاً : در صدر اسلام در محل بعثت پیامبر اسلام یعنی در جزیرة العرب مردم آن دیار مثلاً صدی نود درس نخوانده بودند. از طرفی هم سالنامه و تقویم منظمی نیز در کار نبود. با توجه به این که مردم آن جا اکثراً صحرا نشین بودند. کما این که در عصر ما هم در بعضی از مناطق غیر شهری افرادی هستند که هنوز بی سوادند و از نعمت علم بی بهره اند کاملاً از قرص مهتاب استفاده کرده و می کنند که اوایل، یا اواسط و یا اواخر ماه است.زیرا در اوایل ماه قرص قمر اولاً: در ابتدای شب و سمت مغرب و ثانیاً: قوس مانند می باشد. و در اواسط آن به حد کمال و در اواخر آن در انتهای شب و قوس مانند به طرف مشرق است. بر خلاف قرص خورشید که دارای هیچ گونه از این مزایا نیست.

ادامه مطلب...

جمعه 88 خرداد 29 , ساعت 3:48 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

برادران و خواهران عزیز! حتماً برنامه های انتخاباتی را مرور و دنبال می کردید و قریب به اتفاق خطبه های نماز جمعه امروز 29 خرداد 1388را نیز گوش کردید، خطبه ای که مقام معظم رهبری در اکثر آن مردم را به خدا دعوت می نمود. در وسط خطبه نیز، مردم و ومسئولین را به تقوای اللهی، خویشتن داری، دوستی و محبت به یک دیگر و ترس از پرسش و پاسخ در آن جهان {معاد} و  امثالهم دعوت، و در پایان خطبه نیز انسان را به یاد آن ولی خدا انداخت که به همراه درد نامه یا هر چی که شما بر آن نام می گذارید. همراه بود.

برادران و خواهران! قسمت اتمام خطبه، هر آزاد مردی، اشک بر چشمانش سرازیر می شد؛ چرا که درد دل این سید مظلوم که حاکی از روح پاک و خداجویی که از اعماق وجودش سرازیر شده بود ، دل هر انسانی که ذره ای در او محبت پیامبر و آل پیامبر علیهم السلام باشد را به  خود وا می داشت که چرا در این دنیای فانی باید دل چنین انسان پاک سرشتی را به درد بیاورد، که یک بار در واقعه 18 تیر کوی دانشگاه و بار دیگر در چنین روزی که اشک نازنین او بر رخسار و گونه های شریف و نازنینش را ،آن هم در مقابل دشمنان قسم خورده این انقلاب و کسانی که به خون این جوانان تشنه اند، ببینند. والله، قسم به روح پاک رسول الله که ما فردای قیامت در مقابل و پیشگاه عظمت اللهی و آل الله بایستیم باید بعد از مظلومیت آل الله در مورد این سید غریب نیز جوابگو باشیم.

عزیزان من! بیاییم در مقابل کارهایی که بر خلاف اسلام و انقلاب انجام دادیم توبه کنیم و به امام زمانمان قول بدهیم که دیگر دل مادرشان حضرت زهرا و فرزندانش را به درد نیاوریم که در آن دنیا شرمنده شویم.

دوستان ! ما نباید این سید عزیز را همین طوری از دست بدهیم. خدایی، اگر شما در زمان علی علیه السلام بودید او را همین طوری حمایت می کردید! من نمی گویم که ایشان را با علی علیه السلام مقایسه کنم ،هرگز، ننگ بر من باد که چنین مقایسه ای را بکنم می خواهم بگویم که ایشان فرزند همان امام غریب است، امامی که 25 سال خانه نشینش کردند اگر چه تمامی خلفا از ایشان راه کارهای حکومتی و احکام اللهی را فرا می گرفتند.

نور چشمانم! این سید عزیز را این قدر اذیت نکنید و خون به دل نازنینش نکنید و اشک او را در نیاورید که به بلا و نفرین خدا و ائمه معصومین علیهم السلام گرفتار خواهید شد. به قول سعدی شیرین سخن:

         در این مدت که ما را وقت خوش بود  

                   زهجرت هزار چهارصد بیست و نه بود(1388)             

مراد ما نصیحت بود و گفتیم           

                  حوالت با خدا کردیم و رفتیم.

    والسلام علی من اتّبع الهدی


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ